آریان سالها بود که نتوانسته بود کنسرتی به این گستردگی برگزار کند. یعنی تقریبا از اوایل دهه هشتاد؛ که بهترین روزهای موسیقی پاپ و کنسرتهایش در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی سپری میشد. روزهایی که آریان و عصار قبل از شروع ماههای رمضان و محرم بلافاصله برنامه میگذاشتند و در آن سالها حتی رکورد بیش از 20 اجرای متوالی را هم بر جای گذاشتند. روزهایی که قیمت بلیت کنسرتها نهایتا 12 – 10 هزار تومن بود و طرفداران موسیقی پاپ از سالن میلاد نمایشگاه بهترین خاطرهها را دارند.
از آن زمان تا امروزکه بار دیگر «سالن میلاد» دیگری (و این بار سالن مرکز همایشهای برج میلاد) به پاتوق کنسرتهای موسیقی تبدیل شده، روزگار خوب و بیدردسری بر موسیقی پاپ نگذشته. در این 8 – 7 سال (به غیر از فضاهای باز کاخها که پاتوق فصلی کنسرتها بوده و هستند) سالنهایی نظیر تالار اندیشه حوزه هنری، تالار حرکت، سالن وزارت کشور و... در مقاطع مختلف برای اجرای کنسرتها مورد استفاده قرار گرفتهاند که البته هیچیک برای این منظور مناسب نبودهاند. یا مثل سالن بیخود و غیراستاندارد کشور هیچ ویژگی مثبتی (به جز ظرفیت بالا) برای اجرای موسیقی ندارند، و یا اگر هم سالنی مثل اندیشه مناسب این کار بوده، ظرفیتش جواب کنسرتهای بزرگ و پرطرفدار را نمیداده است.
حالا از زمانی که سالن همایشهای میلاد میزبان برگزاری کنسرتها شده، اوضاع کنسرتهای موسیقی لااقل رو به راهتر شده است. این سالن به لحاظ آکوستیک،صدابرداری، کلاس ظاهری و... اصلا قابل مقایسه با تالار کشور و سالنهای دیگر نیست. اگرچه اجاره 24 میلیونی آن برای هر شب، هزینه سنگینی به گروهها و نهایتا به مردم تحمیل میکند؛ اما باز اهالی موسیقی و مردم از اینکه اجارهبهای سالن به جیب شهرداری ریخته شود راضیترند تا اینکه به حساب وزارت کشور برود!
کنسرتهای یکی دو سال اخیر آریان، هیچکدام آن چیزی نبوده که دل گروه و هوادارانش را خنک کند! دو سال قبل آنها طی دو شب و 4 سانس در بخش پاپ جشنواره موسیقی فجر به اجرای برنامه پرداختند و سال گذشته هم که تنها توانستند دو اجرا در تالار کشور داشته باشند و عنوان «اجرای ویژه هواداران» را روی آن بگذارند. آن هم اجراهایی که احساس میشد گروه تا حدودی دست و پا بستهاند. اما در کنسرت امسال که به مدت شش شب (هر شب دو اجرا) در سالن برج میلاد برگزار شد، آریان تمام دق و دلی این چند سالهاش را خالی کرد و پس از مدتها یک اجرای فارغالبال داشت.
آریانیها کنسرت را با همان سیستم شمارش معکوسشان آغاز کردند. سیستمی که دو سال پیش استفاده کردند و پس از آن در اکثر اجراهای پاپ رایج شد. این بار آنها شمارش معکوس را به صورت متفاوت پیاده کردند. به این صورت که پرده سفیدی جلوی گروه نصب شده بود که موقع شروع کنسرت، سایه اعضای گروه روی آن افتاده بود. البته آنها دستگاهی طراحی کرده بودند که ناگهان پرده از بالا رها شود و روی زمین بیفتد تا گروه رونمایی شوند. اما شب قبل از اولین اجرا و هنگام نصب این دستگاه، با مشکل مواجه شد و کار نکرد. به همین خاطر پرده آرامآرام بالا میرفت.
آریان در این کنسرت که هر سانس آن بدون آنتراکت برگزار میشد، 20 آهنگ اجرا کردند که تازه برخی از آنها از میکس چند آهنگ تشکیل شده بودند. آنها کنسرت را با میکس دو آهنگ «گل آفتابگردون» و «ستاره» از آلبوم اولشان شروع کردند. بعد از آن «عید اومد، بهار اومد» را اجرا کردند که نوروز پارسال به عنوان سینگل منتشر کرده بودند. قطعه بعدی «هنوز برام همونی» بود تا به میکس سه آهنگ «قصر شنی»، «مگه میشه» و «غریبه» برسند. سپس «قاصدک»، «افسونگر»، «بیتو با تو»، میکس «همراز» و «بارون» و «گمشده من» به اجرا درآمدند تا نوبت به سورپرایز جدید آریان برسد.
آنها این بار پا توی کفش موسیقی سنتی کرده بودند! این بود که پیام صالحی یاد جوانیهایش افتاده بود، سنتورش را از گنجه درآورده بود، خاکش را پاک کرده بود و تصمیم گرفته بود در این کنسرت بنوازدش! گروه برای استراحت بیرون رفتند و ماندند علی پهلوان و سیامک خواهانی و پیام صالحی و علیرضا میرآقا تا با سنتور و ویلن و تمبک، یک ورژن شبهسنتی از آهنگ «گل همیشه بهار» اجرا کنند. اگرچه خیلیها اعتقاد داشتند که پیام، سنتور را بهتر از گیتار میزند، اما هستند عده دیگری که فوت استاد فرامرز پایور (پس از سالها مبارزه با ضعف و بیماری) را بیارتباط با این صحنه نمیدانند! از شوخی گذشته پیام صالحی برای کنسرت اخیر حسابی روی فرم بود. اگرچه هنوز بیش از دیگران پارتهایش را فراموش میکند، شعرترانهها یادش میرود و... اما فالش خواندنهایش نسبت به کنسرتهای یکی دو سال اخیر کمتر شده بود و از همه مهمتر اینکه برخلاف سالهای گذشته نبض میدانداری را در دست گرفته بود و به خوبی تماشاچیان را تهییج میکرد. انرژی فوقالعادهای که او برای این کنسرت داشت، بارها جیغ هوادارانشان را درآورد. جیغهایی که نظیرش را در کمتر کنسرتی شنیدهاید!
پس از اجرای نیمهسنتی «گل همیشه بهار»، کلیپی با بازی علی و پیام و ساناز کاشمری پخش شد که در آن پیام و ساناز نقش زن و شوهری را بازی میکردند که پیام تب داشت و هذیان میگفت و فکر میکرد پیام صالحی است! و علی پهلوان هم به عنوان دکتر آمده بود بالای سرش. اینها همه بهانهای بود برای اجرای قطعه «تب» که پس از آن آهنگ محبوب «پرواز» و سپس «لحظهها» و «نگو» اجرا شدند.
یک میکس Unplugged از سه آهنگ «گل من»، «گل یاس» و «بمون تا بمونم» به همراه «بذار برم»، «رویای سپید» و «فردا مال ماست» قطعات بعدی بودند تا در نهایت کنسرت با آهنگ The Words I Love You (آهنگ مشترک آریان و کریسدیبرگ) که بدون بخش اصلیاش (یعنی کریسدیبرگ) اجرا شد، به پایان برسد.
بزرگترین تغییر آریان در این اجرا، جدایی نینف امیرخاص (تنظیمکننده گروه) بود که بهار امسال به آمریکا مهاجرت کرد و به جایش شهاب حسینی (نه آن شهاب حسینی هنرپیشه) کیبود میزد. برزو بدیهی (نوازنده پرکاشن گروه) هم به دلیل مشغله شغلی در این اجرا نتوانست گروه را همراهی کند و آنها به جایش علیرضا میرآقا را آورده بودند که خود بچههای گروه اعتقاد دارند ریتمهای آنها را در این اجرا زیر و رو کرد و ناخواسته اتفاق مثبتی بوده.
اجرای آریان در این شبها اجرای بسیار حرفهای و تمیزی بود. چه به لحاظ موسیقیایی و چه به لحاظ اجرایی. خیلیها ممکن است از موسیقی آریان خوششان نیاید. به این کاری نداریم. اما مهم این است که مردم آن را دوست دارند و کنسرت خوب، یعنی اجرای کمنقص و شسته روفته موسیقی زنده.
به نظر میرسد بخش عمدهای از این اتفاق، مدیون اضافه شدن نوازندههای حرفهای به گروه آریان باشد. کسانی مثل علیرضا طباطبایی (درامز)، دارا درایی (باس)، فرزاد فخرالدینی (گیتار الکتریک)، علیرضا میرآقا (پرکاشن) و... که به صدادهی آریان در اجراهای زنده کمک بسیاری کردهاند. این مساله از بداههنوازی این چهار نفر که در میان یکی از قطعات اجرا شد، به خوبی مشخص است. علیرضا طباطبایی که تقریبا بهترین سولو را در میان درامرهای کنسرتهای اخیر نواخت. بهنام ابطحی (در کنسرت خودش) وآرش مقدم (در کنسرت رومی) به خوبی قبل نبودند و هومن غفاری (کنسرت حمید عسکری و امید حجت) هم که اصولا حوصله زحمت دادن به خودش برای تکنوازی را ندارد!
شاید آریان بتواند کوچ اجباری نینف را به یک فرصت برای خودش تبدیل کند. بله، آنها میتوانند صرفا یک کیبودیست بیاورند و با تنظیمهای علی پهلوان همانقدر که تا به حال موفق بودهاند، از این به بعد هم باشند. اما اضافه شدن تنظیمکنندههایی در حد و اندازههای سیروان خسروی، بهروز صفاریان، یا حتی پدرام کشتکار و... میتواند «موسیقی» را بیش از پیش وارد آریان کند و آنها را به مرحله جدیدی وارد کند. اتفاقی که در دهمین سال تولد آریان میتواند برایشان اتفاق مثبتی باشد.